عروسک بی‌قلب دور از کندو ...
نوشته شده توسط : perana

* من آدمِ شرّه کردنم ... فورانِ کلماتِ خام و غریزی ...

* طغیان نکردنم یعنی خود‌ویرانگری ... 

* باید همه چیز را در کامل‌ترین و تندترین شکل ممکن بیان کنم تا زنده بمانم ... و گرنه می‌شوم یک تکه چوب، میخی به دیوار ... کره‌ی ماسیده بر کارد ... 

* زندگی یعنی همین ... دست فروبردن در کندو و چنگ زدن در موم عسل ... وقتی زنبورها دور سرت پرواز می‌کنند ...

* اگر نباشد و نشود، می‌شوم جسد ... می‌شوم عروسکی بی‌قلب ...





:: بازدید از این مطلب : 141
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 3 دی 1398 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: